زندگی زیبا^_^nicelife

مطالب ادبی و علمی که هم باعث زیبایی زندگی شما میشه و هم به دانش شما می‌افزاید✌👌Welcome all readers of my writings

زندگی زیبا^_^nicelife

مطالب ادبی و علمی که هم باعث زیبایی زندگی شما میشه و هم به دانش شما می‌افزاید✌👌Welcome all readers of my writings

آخرین مطالب

۴ مطلب در دسامبر ۲۰۱۶ ثبت شده است

خوشبختی؟!…

Monday, 12 December 2016، 02:57 PM

آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
 آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری،
 آنگاه که حتی گوشت را می بندی
 تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،
 می خواهم بدانم،
 دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی
تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟

 

متن ادبی زیبا, متن ادبی کوتاه

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ 12 December 16 ، 14:57
Amirmahdi Farzaneh

فراموش نکنیم

Monday, 12 December 2016، 02:52 PM

 

فراموش نکنیم:

از دشمنی تا دوستی

یک لبخند..

از جدائی تا پیوند

یک قدم..

از توقف تا پیشرفت

یک حرکت..

از کینه تا بخشش

یک گذشت..

و از نفرت تا علاقه

یک محبت است..

مواظب این یکها باشید

 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 12 December 16 ، 14:52
Amirmahdi Farzaneh

زندگی زیباست

Thursday, 1 December 2016، 07:20 AM


 

زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند.
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ.
زندگی رویایی است، مثل رویای یک کودک ناز.
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز.
زندگی تک تک این ساعتهاست،
زندگی چرخش این عقربه هاست،
زندگی راز دل مادر من.
 زندگی پینه ی دست پدر است،
زندگی مثل زمان در گذر است...

 

متن ادبی زیبا, متن ادبی کوتاه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 01 December 16 ، 07:20
Amirmahdi Farzaneh

راه حرم…

Thursday, 1 December 2016، 01:20 AM

امروز در اخرین روز ماه صفر بعد از گذشت صد ها سال از شهادت فرزند موسی بن جعفر باز هم زائران ایرانی و غیر ایرانی از سراسر این کره خاکی به دیدار هشتمین اختر تابناک ولایت و امامتت رفتند.

     در حال قدم بر زمین نهادن در مسیر مشهد بودم صدای باد ,یادآور نغمه نقاره خانه حرم علی بن موسی الرضا بود.

در بین راه ایستگاه هایی چای میدادند.صدا مداحی اشک های بلوری را روانه بر گونه ام کرده بود به طوری که با هرصلوات قطره اشکی با دانه های برف همگام میشد و بر زمین سرد راه مشهد می نشست...

    دیگر اذان ظهر بود.توان راه رفتن نداشتم اما نزدیک حرم بودم.رضا رضا رضا رضا رضا جان...رضا رضا رضا رضا رضاجان.

ورد لبم شده بود صدای اذان از حرم می آمد اری!حال در مشهد بودم در کنار مولایم امام رضا(ع).

اسلام علیک یا علی بن موسی الرضا


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 01 December 16 ، 01:20
Amirmahdi Farzaneh